۱۳۸۹ دی ۲۰, دوشنبه

بوئینگ 727

هر کار کردم نشد جلوی تاسف و تنفرم را بگیرم.
امشب هواپیمای بوئینگ 727 ایران ایر نزدیک اروميه سقوط کرد.
خلبان کشته شد. و 72 مسافر دیگر.
خانواده هایشان چه می کشند؟
می توانم صورت تک تک آن مسافرین - کادر پرواز و خدمه را تصور کنم . وقتی هنگام سوار شدن به هم لبخند می زدند و خوش آمد می گفتند.
" با نام خدا و درود به روح بنیان گذار جمهوری اسلامی ورود شما را به پرواز 277 ایران ایر خوش آمد می گویم . مدت این پرواز 45 دقیقه و مقصد ما اروميه است . اگر در وضع هوای داخل کابین تغییری بوجود آمد یک ماسک اکسیژن بطور اتوماتیک از بالای سر شما به پایین پرتاب می شود . در این حالت ماسک را روی صورت خود گذاشته و به آرامی تنفس کنید. راه های خروجی این هواپیما دو در در جلو دو در در وسط و دو در در قسمت عقب می باشند.... "
چه جملات زجر آوری . چه لحظات زجر آوری و چه روزهای زجر اوری در انتظار خانواده ها است. حتی دلم نمی آید بگویم خدا رحمتشان کند . کسی که امروز عصر با کیف و ساکش وارد ترمینال 2 مهرآباد شده ، کارت پرواز گرفته و ساعتی را منتظر مانده . از آن راهروهای شیشه ای بعد از گیت عبور کرده و سوار اتوبوسهای پهن فرودگاه شده و رفته تا پای هواپیما . کسی که قرار بوده امشب کنار خانواده اش نشسته باشد... نه . دلم نمی آید . اما خیلی دوست دارم لعنت کنم. نفرین کنم . فریاد بکشم . یک سال و اندی و 4 حادثه هوایی . و وزیری که هنوز می خندد و راه آهن شیراز اصفهان افتتاح می کند ....