۱۳۸۷ اسفند ۱۰, شنبه

آخرین بوسه

فردا این فانوس را خاموش می کنم
با ترانه راه آغاز می شود
سکوت می کنم
فانوسها کورسوی ملایمی دارند

به باد اعتماد نکن
فردا به راه دیگری است
بوسه ات را به باد سپردم
آخرین برگ پاییز روی لبهای من نشست.

۱۳۸۷ بهمن ۲۱, دوشنبه

آینه



تصویر تو
کجای این آینه گم شد؟
کدام ترانه
عطر تو را دزدید
نگاهت
لای کدام دفتر جا ماند ؟
...
آینه
هر روز
سراغت را از من می گیرد
چیزی نمانده
تصویرم را کدر نشان دهد
از رفتنت
تصویر هزار پاره ام
هر روز بیشتر می شود...
.
.
.
( آینه می شکنه هزار تیکه می شه
اما باز تو هر تیکه اش عکس منه
.... )