۱۳۸۶ بهمن ۱۵, دوشنبه

عبث

دست ها می سایم
تا دری بگشایم.
بر عبث می پایم
که به در کس آید .
در و دیوار به هم ریخته شان
بر سرم می شکند.

هیچ نظری موجود نیست: