۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

یله

گاهی روزها را بدون هیچ دلمشغولی سپری کردن حال غریبی دارد .
غریب برای آنکه زیاد با این احوال آشنا نیستم .
دو روزی که گذشت را زدم به بی خیالی.
هرچند روزهای آخر ماه بود و رسیدن به رتبه اول جایگاه فروش در کشور کار سختی بود . تازه با آن برنامه های رقابتی و نزدیک که به همه این امکان را می داد که به اهداف قبلی برسند. و تازه با آن برنامه سنگین گروه ما که از همه بالاتر بود. اما رسیدیم. رقبای جدی ما تهران بود و شیراز و کرمان . و کرمان با آن برنامه سبک شاید کار سختی نداشت. اما دقیقا در همین روز آخر اختلاف را جبران کردیم و با عبور از برنامه توانستیم اردی بهشت را فتح کنیم.
بعدازظهر دیروز هم به خوشگذرانی و کاهلی گذشت ! به اضافه صبح امروز.
و بعدازظهرش به جشن پیوند یکی از همکاران و دیدار با دوستان قدیمی.
این را نوشتم که یادم باشد همیشه راه های ساده ای برای لذت بردن هست.

هیچ نظری موجود نیست: